سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چفیه

پارچه ای ساده و بی ریا که بوی خاک و یک رنگی می دهد، اهل دل در جبهه ها به آن آچار فرانسه ی جبهه می گفتند.  

و ما قصد داریم با این پارچه ی پر رمز و راز بیشتر آشنا شویم، میهمان ما باشید :

 

 چفیه ( کوفیه)چیست؟

کوفیه دستمال بزرگی است که  اعراب از آن به عنوان سربند استفاده می‌کنند تا از سر و روی ایشان در برابر آفتاب و شن محافظت کند. کوفیه را با رشته‌ای به نام عقال بر سر می‌بندند که در مجموع کوفیه و عقال نامیده می‌شود.

با وجود رواج بیشتر واژهء «چفیه»، برخی اساتید «چفیه» را شکل غلط کلمه می‌دانند و اصرار دارند که حتماً باید واژهء «کوفیه» به کار رود. این نوع نگاه به واژگان و اصرار بر استفاده از شکل قدیمی کلمات (که اساس کتاب «غلط ننویسیم – نوشته  ابوالحسن نجفی» ، قرار گرفته است منشأ اصطلاح کوفیه را شهر  کوفه دانسته‌اند

اما در جنگ تحمیلی چفیه از نظر بچه‌های جبهه و جنگ معنای دیگری داشت و برای آنان قابل احترام بود.

چفیه چیست؟ سمبل چیست؟ وچرا دارای احترام است؟عبارات فوق سئوالاتی است که بعضی از نوجوانان و جوانان ( یا به قولی نسل سومی‌ها) از خود و دیگران می‌پرسند. چند سطر زیر شاید بتواند کمکی به این عزیزان کرده باشد

میدان جنگ، اسلحه، فشنگ، سیم خاردار و هزاران وسایل دیگر در یک میدان نبرد چیز عادی به حساب می‌آید اما در میان این همه وسیله ،چفیه ،در 8 سال دفاع مقدس، خود را آشکار کرد.

 تکه پارچه‌ای سفید که نخ‌های سیاه آن را راه راه نشان می‌داد، چیزی فراتر از یک اسلحه، و برای بچه‌های جبهه و جنگ شناخته شده بود.

چفیه یادگار کسانی است که در دل شب در مقابل متجاوزان تا دندان مسلح ایستادند و در حال حاضر در میهمانی خدا به سر می‌برند

چفیه

کاربرد چفیه را به نگارش نمی‌توان درآورد ولیکن بنا به ضرورت تعدادی را برای روشن شدن بعضی اذهان می‌نگاریم.

چفیه در دل شب سجاده نماز عشق بود.

زیرانداز در هنگام استراحت و ملحفه در هنگام خواب.

در زیر آفتاب شدید و خواب غیلوله سایبان بود.

چفیه در هنگام شناسایی منطقه و جنگ‌های چریکی نقاب می‌گشت.

 در هنگام نیاز بند اسلحه، کمربند و فانسقه ای بود.

صبح و ظهر و شام سفره می‌شد.

هنگام حمام حوله می‌شد،

هنگام گرما عرق گیر، هنگام سرما شال کمر بود

 محافظ گرد و خاک بر روی صورت بود.

 هنگام نبردی همچو شال برگردن بسیجی می‌درخشید، اما زمانی که عملیات تمام می‌شد چفیه خون آلود بود و آن بسیجی شهید.

زمانی که منطقه جنگی به شیمیایی آلوده می‌گشت پارچه نمناکی بود جلوی بینی .

چفیه در زمزمه‌های دل شب میزبان بود، میزبان اشک‌های عاشقان

پیش بند آرایشگاه‌های صلواتی،

در موقع لزوم طناب،

هنگام مجروح شدن برانکارد،

 باند زخم،

 هنگام دستگیری دشمن دستبند و چشم بند، بقچه حمام ،

 وسیله آتل بندی یک مجروح،

تور ماهیگیری در کنار اروندرود و در هنگام گرما بادبزن و …..

 آری شما کدام وسیله را سراغ دارید که آنقدر ساده باشد ولی در عین حال این همه کار انجام دهد،

 چفیه پارچه ساده‌ای بیش نیست ولیکن می‌تواند سمبل ساده زیستی باشد همانطور که رهبرمعظم انقلاب حضرت آیه الله  خامنه‌ای (مد ظله العالی) با استفاده از این وسیله مقدس ما را به گذشته ایثارگران دفاع مقدس نزدیک‌تر می‌سازد .

 




تاریخ : جمعه 90/8/20 | 4:53 عصر | نویسنده : احمد یوسفی | نظر

شهادت

هنوز شهادتی بی درد می‌طلبیم، غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمی‌دهند.
آنانکه یک عمر مرده‌اند یک لحظه هم شهید نخواهند شد.

اصلا مگر مرده‌گان هم شهید می‌شوند که ما شهید بشویم!؟
شهادت تنها برای زنده‌هاست
شهادت را نه در جنگ بلکه در مبارزه می‌دهند
آنچه ما در اوج دانستنمان می‌دانیم، شهید در حضیض لذتش می‌بیند.




تاریخ : سه شنبه 88/5/27 | 2:52 صبح | نویسنده : احمد یوسفی | نظر