احمد یوسفی ، عضو کوچکی از خادمین شهدا .عضو انجمن قلم ارتش جمهوری اسلامی ایران .عضو مجمع فعالان سایبری ایثار و شهادت کشور ، نویسنده و خبرنگار دفاع مقدس .مدرس انجمن سینمای جوانان بروجرد. از نخبگان ایثارگر استان لرستان . داستان نویس و فیلمساز
مگر غیر از این است که این ها رفتند دفاع کردند چه یک درصد چه بیشتر چه کمتر... مگر معامله با خدا هم درصدی است؟ مگر سود بانکی است؟
ای عزیزی که قانون تصویب می فرمایید آیا کسانی که جان برکف در میادین جنگ ایستادند و از آب و خاک وطن دفاع کردند ولی خواست و اراده الهی بر این بود تا زنده ولی با کوله باری از درد و اندوه عوارض جنگ به شهرشان باز گردند با کسانی که عافیت طلبی را پیشه کردند و در زمان غیبت رزمندگان به تحصیل و مال اندوزی پرداختند آنهایی که هم در زمان جنگ و هم اکنون امکانات کشور در اختیار خودشان و فرزندانشان قرار دارد و درکی از ایثار و شهادت ندارند ،برابرند.؟؟؟
در برخی از معرفی نامه های صادره از بنیاد به جاهای گوناگون این کلمات به چشم می خورد. برادر زاده شهید- خواهر زاده شهید- عموزاده شهید و.... همه اینها روی چشم ما جا دارند ولی آیا شهیدان زنده جنگ که همان جانبازان هستند به اندازه عموزاده و خواهر زاده شهدا ارزش ندارند.؟؟!!!
حال جای سئوال دارد که آیا خدایی نکرده از دیدگاه برخی مسئولین، تاریخ مصرف جانبازان و ایثارگران به اتمام رسیده است یا ماجرا چیز دیگری است؟!
به هر حال ما نیز منتظر پاسخ و رسیدگی مسئولین مربوطه می باشیم.
چند روز پیش یک مصاحبه داشتم با یکی از جانبازان کشور عزیزم ایران... اول قرار بود در قالب یک مصاحبه باشد و بس، اما... با حرف های دلخراش احمد بصیری جانباز 64 درصد و یا شاید 40 درصد جنگ. 64 یا 40؟ برای شما هم تعجب برانگیز است؟ البته خودش اینگونه می گوید یک بام و دو هوا ( سرفه) . احمد بصیری می گوید که تشخیص سپاه 64 درصد بوده و بنیاد جانبازان 40 درصد. که این خود متعاقباً جای بحث های کارشناسی دارد البته اگر برایشان مهم باشد. که بعید می دانم.
احمد بصیری متولد 28 آبان 1328 از ابرقوی استان فارس است فرمانده جنگ بوده از اول سال 59 وارد جنگ شده و یک سال بعد از تصویب قطعنامه به شهرش برگشته. فرمانده مهندسی لشگر 19 فجر بوده که سال 59 در آبادان از ناحیه کمر مجروح شده و در سال 61 بعد از عملیات خیبر چشم راست و فک و دست راست و قسمتی از لایه گوشش دچار آسیب جدی می شه. در عملیات خرمشهر از ناحیه کمر و کردن دوباره مجروح می شه. والفجر 8 و والفجر 10 هم شیمیایی میشه. که وقتی بعد از اندکی بهبودی دنبال پرونده شیمیاییش به کردستان میره متوجه می شه اصلاً براش پرونده ای تهیه نشده. و دیگه پیگیر نمی شه.
از همکاری بنیاد جانبازان ازش پرسیدیم که مثل همه جانبازای دیگه گله داشت و می گفت هر دفعه ارجاعش می دن به سپاه .
از ناراحتی کلیه هاش میگه و داروهایی که هزینش به بیمه دخلی نداره؟!؟
وقتی از تصویب قطعنامه 598 ازش می پرسیم بغض می کنه و بعد از سلام ویژه به امام خمینی (ره) می گه ما طبق فرمان امام رفتار می کردیم و حالا هم طبق فرمان مقام معظم رهبری.
وقتی جویا میشیم می بینیم احمد بصیری تنها کسی نیست که از خانوادش عازم جبهه شده دوتن از پسر عموهایش و برادرش هم رزمنده بودند و آن ها هم بعد از جنگ جانباز شیمیایی بودند که شهید شدند.
وقتی از دغدغه دوران جنگ ازش می پرسیم می گه پیروزی بود و تمام فکر و ذکرمان آماده کردن میدان جنگ بود. و از دغدغه این سال ها می پرسیم که متأسفانه (گریه).
احمد بصیری می گه اداره جانبازان چرا یادی از از جانبازان نمی کنه ؟ چرا فراموش شدند؟ چرا از صحنه تاریخ محو می بیندشان؟
و در آخر می گه: می دانید هرکدام از این ها کوله باری از تجربه دارند و استفاده نمی شوند؟؟؟
حال جای سئوال دارد که آیا خدایی نکرده از دیدگاه برخی مسئولین، تاریخ مصرف جانبازان و ایثارگران به اتمام رسیده است یا ماجرا چیز دیگری است؟!
به هر حال ما نیز منتظر پاسخ و رسیدگی مسئولین مربوطه می باشیم.
منبع : پایگاه خبری شهدای ایران
بازدید امروز: 346
بازدید دیروز: 172
کل بازدیدها: 981285