پيام
رگ روح
90/11/9
احمد يوسفي20
ژنرال مردخاي در اظهاراتي که نشانه اوج بغض و دشمني صهيونيست ها نسبت به مردم، مقامات، دانشمندان و نخبگان کشورمان است، مي گويد: «براي کشته شدن اين دانشمند ايراني حتي يک قطره اشک هم نمي ريزم»
تولد ديگر
يکي نيست به اين مرخاي عوضي بگه کسي که کسي رو مي کشه ديگه براش دل نمي سوزونه. تو رو حدا حيف از اين شخصيت معصوم و دانشمند نيست !اين چه دوره اي هست که دانشمندان رو بايد ترور کرد و کشت ؟!
صبح انقلاب
مشب از داغي دوباره چشم تهران روشن است
يوسفي رفته است ،آري وضع کنعان، روشن است
گرچه در بزم حماسه ، هيچ جاي گريه نيست
در هجوم شعله ها، تکليف باران، روشن است
باز شمعي کشته شد با دست شب اما هنوز
اين شبستان کهن ، با نورايمان روشن است
کي ميان ابرهاي تيره پنهان مي شود؟
آسمان ما که با خون شهيدان ،روشن است
مصطفي هم رفت، آري! او هم اينجايي نبود
مردهاي مرد را آغاز و پايان ، روشن است
