• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : اعلاميه ي حضرت امام . نوشته ي : احمد يوسفي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 25 عمومي
  • پارسي يار : 10 علاقه ، 4 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرضيه 
    سلام
    اين خاطره علاوه براينكه زيبانوشته شده،خيلي جالب بود،مخصوصااونجائي كه قاب عكس افتاد وشكست....
    از قضاآيينه ي چيني شكست،خوب شد اسباب خودبيني شكست.
    ترس ودلهره واضطراب به همراه اشتياق رو توي تك تك جملات ميشه احساس كرد كه خيلي خوب به تصوير كشيده شده.
    وچيزي كه نظر منو جلب كرد اين بود كه توي تمام مدت پست فقط تونست بيست عدد اعلاميه كپي كنه،كه نشون ميده اون زمان چه قدر تكنولوژي ابتدائي بوده،منو ياد دوران دبستانم انداخت،دستگاه زيراكسي كه هميشه گوشه ي دفتر مدرسه بود وهر بار بايد كلي نازشوميكشيديم تا يه كپي برامون بگيره
    بيچاره مدير مدرسه هر باراز سر تا پا جوهري ميشد........


    پاسخ

    سلام زيبا ترين و جالب ترين پيام اين خاطره را شما دريافت کرده و به آن اشاره کرده ايد واقعا ممنونم . ممنون از اينکه بسيار با دقت کار ها را مي خوانيد . احسنت به شما