• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : در باغ شهادت ................
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • پارسي يار : 8 علاقه ، 3 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    امشب از داغي دوباره چشم تهران روشن است

    يوسفي رفته است ،آري وضع کنعان، روشن است

    گرچه در بزم حماسه ، هيچ جاي گريه نيست

    در هجوم شعله ها، تکليف باران، روشن است

    باز شمعي کشته شد با دست شب اما هنوز

    اين شبستان کهن ، با نورايمان روشن است

    کي ميان ابرهاي تيره پنهان مي شود؟

    آسمان ما که با خون شهيدان ،روشن است

    مصطفي هم رفت، آري! او هم اينجايي نبود

    مردهاي مرد را آغاز و پايان ، روشن است