• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : نماز در اسارت(نوشته برگزيده جشنواره دفاع مقدس)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • پارسي يار : 5 علاقه ، 5 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام خوبين اقاي يوسفي؟
    بعد از خوندن اين داستان يه حس بدي پيدا کردم نسبت به خودم
    واقعا کم اوردم از همه اونايي که رفتند تا من و امثال من بمونن خجالت مي کشم جواب خوبي رو چطور دادم ؟؟ ؟؟
    واي بر من واي
    پاسخ

    سميه خانم سلام به نظر من شما زيبا ترين کار را کرديد . انتقاد داشتن نسبت به طرز نوشتن مطلبي بسيار با ارزش است و شما کار ارزشمندي انجام داديد . من بارها و بارها گفته ام از انتقاد لذت مي برمهر انتقاد به جايي مرا يک پله به جلو مي کشاند . بازم از حضورتون سپاسگزاري ميکنم . اصلا ناراحت نباشيد چون من خوشحالم .شما به زيبايي هر چه تمامتر با قهرمان داستان يعني نسرين همذات پنداري نموده ايد و اين باعث خوشحالي است . موفق باشيد .