• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : حماسه دره جميلان (خاطره)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 55 عمومي
  • پارسي يار : 14 علاقه ، 8 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + طاهري 
    قسمت 2
    هواشناسي امروز هوا ابري است،و امکان بارندگي هست مراقب باشيد بچه ها خيس نشوند ضمنا ممکن است مرغ همسايه شب گذشته تخم گذاشته باشد مفهوم شد گفتم بله کاملا،پس از شنيدن کلمه تمام از سوي او در يک لحظه بچه ها را جمع کردم و سفارشهاي لازم را به آنان نمودم و و گفتم:بچه ها مواظب باشيد باشيد هم از نظر کمين دشمن هم از نظر مين گذاري در جاده. سپس بچه ها را به محل هاي خودشان فرستادم و با دقت بيشتري شروع به جستجو کرديم.من علاوه بر مين يابي با چشم دور و اطراف را هم مي پاييدم. حدود 2 کيلومتر را که به اين شکل طي کرديم حس کردم بچه ها کمي بي خيال موضوع شده اند. به خاطر اينکه يادآوري به آنها کرده باشم گفتم بچه ها اسلحه ها را به دست فنگ کنيد، پر کنيد ولي تمام قبضه ها روي ضامن باشند. پس از طي مسافتي ديگر از جاده ،درست روبروي دره اي که آبرفت ارتفاع جميلان بود ريسديم که ناگهان صداي گلوله شنيده شد و گلوله به کف جاده اصابت کرد. بدون معطلي داد زدم بچه ها بخابيد. هر کدام از بچه ها سر جاي خودشان دراز کشيدندو روبروي دشمن موضع گرفتند.