... سه شنبه شب اخبار 20:30 و بعد از آن خبر 21 فردي به نام "کاک دارا قادر خانزاده از اهالي «بـانـه» کردستان را نشان داد که در دفاع مقدس يک پايش را از دست داه بود و مهمتر از همه 6برادر و 28 نفر از اقوامش در جنگ شهيد شده بودند. برادرهايي که به قول خودش همه باسواد و يکي دو نفرشان مسلط به زبانهاي خارجي بودند. همه داوطلبانه در اوايل انقلاب عضو بسيج شده بودند و در مدت دو سال همه شهيد شده بودند: اردشير، بهنام، دلاور، بختيار، کوروش و يک نفر ديگرشان (کاميار) که اسمش به خاطرم نماند.
"کاک دارا" آدم معمولي اما عجيبي به نظر ميآمد. صلابت خاصي داشت. با آرامش خاصي حرف ميزد.
روحيه محکم و قويي داشت، وقتي از برادرانش حرف ميزد انگار اين داغها بعد از بيست و خوردهاي سال تازه بودند اما توانسته بود با آن کنار بيايد. به قول خودش اصلاً نميشود تحمل کرد مگر اينکه «ايماني» پشت سر آن باشد. وقتي از پدرشان که به رحمت خدا رفته بودند حرف ميزد، آدم بيشتر تحت تاثير قرار ميگرفت. پدري که در يک زمان پيکر سه فرزند دلبندش را برايش آورده بودند نه تنها روحيهاش در هم نشکسته بود بلکه مايهي تسلي خاطر ديگران بوده و به آنها درس صبر و استقامت ميداده.
وقتي او را در حال قدم زدن کنار مزار برادر هايش نشان ميدادند قدم که برميداشت انگار زمين، زير پايش از اين همه استقامت ميلرزيد.
من اهل غلو کردن نيستم، خانواده شهيد و شهيد نديده هم نيستم. مصاحبههاي زيادي هم از تلويزيون و ساير رسانهها ديدهام. حتي بعضي از اين برنامهها را از بس کليشهاي و تکراري شدهاند را تماشا نميکنم. اما اين مرد اصلاً توان را از من گرفته بود....
ادامه را در اين آدرسها دنبال کنيد:
...........................................
http://sasani57.blogfa.com/post-122.aspx
http://www.jamejamonline.ir/multimedia.aspx?newsnum=100923574349
http://www.mardanenabard.ir/post-147.aspx