• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : اسلحه ي پدر . احمد يوسفي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 29 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 1 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سروده‌ا‌ي زيبا و دلنشين از شاعره‌ي پر آوازه و پرافتخار وطنمان:

    ...........................................[گل]خانم "حسنا محمدزاده"[گل]
    که به همه دوستان و آزادگان عزيز ميهن تقديم نموده‌اند.

    http://hosna-kashani.blogfa.com/



    [گل][گل]لايـتـنـاهـي‌هــا[گل][گل]
    .................................

    باغ ريحان پر از آوازه‌ي شاهي‌ها بود
    پنجره در تپش تلخ سياهي‌ها بود[گل]

    پاي آزادي و آزادگي خيلي‌ها
    تا ابد بسته به افسون تباهي‌ها بود[گل]

    هر چه گفتند بگويند حقيقت اين است:
    کوه در دايره‌ي کاغذ کاهي‌ها بود[گل]

    دسته‌اي پيله تنيدند و نشد پر بکشند
    راه پروانه شدن بين دوراهي‌ها بود[گل]

    يا علي گفتن و پرواز به سمت ملکوت
    اوج دلبستگي کفتر چاهي‌ها بود[گل]

    ماه اين قصه به دريا زد و از او جا ماند
    چفيه‌اي سرخ که بر گردن ماهي‌ها بود[گل]

    اينکه صد بار سرودند و نشد تکراري
    شرح دلدادگي لايتناهي‌ها بود[گل]
    پاسخ

    ممنون