پيام
همابانو
91/11/25
احمد يوسفي20
نان ها را با گوني آوردند و با نيرو هايي از خودشان ، شروع به تقسيم آن کردند . نان ها مثل همين نان فانتزي هاي خودمان بود ولي داخلش بر خلاف نانهاي ما پر بود . هنوز نان را تقسيم نکرده بودند که خودروي آتش نشاني براي سيراب کردن ما از راه رسيد . کلي خوشحال شديم . اما اين شادي لحظه اي بيشتر به طول نيانجاميد چون همان خودرو آب فشار قويش را در بين جمعيت ما گرفت و ما مي بايست به آن طريق آب بخوريم تمام اردوگا