• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : يلداي شما چله ي ما
  • نظرات : 1 خصوصي ، 12 عمومي
  • پارسي يار : 3 علاقه ، 1 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد بصيرمند 
    سلام؛ برخلاف ديگر دوستاني که در ساير رسانه ها خاطرات خودشون رو از اين روز غم انگيز بيان کرده اند، خوشبختانه روز، تاريخ و حتي ساعت واقعه به درستي درج گرديده است.
    من اون روز دانش آموز سال چهارم دبيرستان انقلاب بودم. ساعت 11/5 ظهر نوبت اول رو تعطيل شده و به خونه رفته بوديم که ساعت 2 مجددا به مدرسه برگرديم که ديگه نه اون روز و نه هيچ وقت ديگه اي برنگشتيم!
    ازمظلوميت شهداي بمباران کرمانشاه همين بس که خاطرات آخرين روز عمرشون حتي در بين خانواده هاي خودمون هم به ندرت نقل شده است. از نويسنده مطلب که با بيان زيبا و پر احساسشون خاطرات اون روزهاي تاريخي رو يادآوري و ثبت نمودند سپاسگزارم. در پناه امام زمان باشيد.
    پاسخ

    خيلي ممنون از حضور شما عزيز بزرگوار
    + مرضيه پيروند 
    خاطره زيبائي بود.دوبار خوندمش.
    خيلي هم طولاني نبود،يا اگه بود
    به چشم نمي اومد.
    هميشه برام سؤال بود كه آرد به چه درد
    بچه هاي جبهه ميخوره؟....
    ما با خوندن اين خاطره لبخند به لبمون مياد
    ولي شما با يادآوري هم چين خاطره هائي
    اشك به چشمتون ميشينه..........
    خيلي متأسفم.روحشون شاد.
    پاسخ

    آرد همونطوري که اينجا نون مي پزند ما هم يه خبازي داشتيم که سربازا نون مي پختند . ممنون از حضور بسيار فعال و نظرات خيلي خوبتان
    انشااله هميشه موفق و پيروز باشيد
    پاسخ

    تشکر مي کنم
    + حسنا 
    واقعا نمي تونم چيزي بگم چون .........
    سلام اميدوارم روزگار بر وفق مرادتان باشد و ايام به کام
    جالب بود به نيمه هاي داستان که رسيدم پايان تلخي رو برداشت کرده بودم اما خدا رو شکر ايندفعه پيش بيني هام اشتباه بود و داستان به خوبي تموم شد .
    موفق ومويد باشين
    پاسخ

    ممنون از حضورتان
    + غزاله 

    در آخرين روز خزان ديوانگان بعثي سبوعانه ترين جنايت تاريخ جنگ شهرها را رقم زدند در شلوغ ترين ساعات و پرتراکم ترين مناطق مردمي که بر اساس سنت ديرينه در انتظار يلداي خود بودند را به خاک خون کشيدند .

    روز يکشنبه 30 / 9 / 1365 ساعت 12:30 و 16:45 دقيقه اين روز هواپيماهاي عراقي که بالغ بر 50 فروند بودند ، خيابانهاي آزادي ، کوچه يخچال ، ميدان شهيد گمنام ، سبزه ميدان ، چهار راه آباداني مسکن ، کارخانه نساجي ، هوانيروز ، صالح آباد ، کشمير ، شريعتي ، دلگشا ، کسري ، کوي فرهنگ ، خيابان اشک تلخ ، مدرس ، بانک ملي ، پادگاه بروجردي ، نواب ، جلوخان ، وکيل آقا ، پل چوبي ، لشگر ، دبير اعظم ، مصوري ، فردوسي ، 22 بهمن ، جوانشير و چندين منطقه ديگر شهر را با بمب هاي خوشه اي به مدت 1 ساعت مورد تهاجم ناجوانمردانه قرار دادند و شادي شب يلداي مردم شهر کرمانشاه را با شيون پيوند زدند . طبق آمار شهداي يلداي خونين کرمانشاه بالغ بر 640 نفر و تعداد مجروهين 1000 نفر اعلام شد .

    يکشنبه 1365 به يلداي خونين شهرت يافت و هر سال مردم ياد آن روز را گرامي مي دارند . روزي که هواي شهر سياه شد و خاک شهر رنگ خون گرفت .

    ياد آن شهيدان و همه شهدا گرامي باد . و چه خاطره زيبايي بود اين کار شما . دستتان بي بلا باد

    پاسخ

    بله تلخ ترين يلداي تاريخ را صدام در كرمانشاه رقم زد من براي شهداي اين حادثه بهشت جاودان را آرزومندم . ممنون از حضور گرم شما .من خودم همان روز در شهر كرمانشاه بودم و ديدم چه جنايت بزرگي را مرتكب شدند .

    با سلام. بنده از وبلاگ شما ديدن کرده و شما رو با نام وبلاگتون لينک کردم. اگه مناسب ديديد ما رو هم با نام مـــــــــــــهدا لينک کنيد و در صورت لينک، بنده رو خبر بفرماييد.

    با تشکر : مديريت مــهــــــــــــــــــــــــــدا


    پاسخ

    چشم حتما
    سلام خدمت آقاي يوسفي عزيز، خوب هستيد؟
    بسيار خاطره ي قشنگي بود..
    موفق باشيد.
    پاسخ

    ممنون


    سلام

    و باز هم ...

    هزار سال گذشت از حکايت مجنون ....

    هنوز مردم صحرا نشين سيه پوشند ..

    پاسخ

    ممنون از حضور شما
    + سمانه 
    شب يلداي با صفايي بود .
    کربلاي جبهه ها يادش بخير
    عکس قشنگي هم داره چه خونواده صميميي (هر چند ماکت باشند )
    همين که دور هم مهربون نشستند .
    پاسخ

    ممنون از حضور هميشگي و محبت بي دريغ تان .

    دنگ...، دنگ ....لحظه ها مي گذرد.آنچه بگذشت ، نمي آيد باز.قصه اي هست كه هرگز ديگرنتواند شد آغاز.مثل اين است كه يك پرسش بي پاسخبر لب سر زمان ماسيده است.

    پاسخ

    از حضور شما سپاسگزارم