زندگي ، سبزترين آيه ، در انديشه ي برگ
زندگي ، خاطر دريايي يک قطره ، در آرامش رود
زندگي ، حس شکوفايي يک مزرعه ، در باور بذر
زندگي ، باور درياست در انديشه ي ماهي ، در تنگ
زندگي ، ترجمه ي روشن خاک است ، در آيينه ي عشق
زندگي ، فهم نفهميدن هاست
زندگي ، سهم تو از اين دنياست
زندگي ، پنجره اي باز به دنياي وجود
تا که اين پنجره باز است ، جهاني با ماست ،
آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست
فرصت بازي اين پنجره را دريابيم ،
در نبينديم به نور
در نبنديم به آرامش پر مهر نسيم
پرده از ساحت دل ، برگيريم
رو به اين پنجره با شوق ، سلامي بکنيم
زندگي ، رسم پذيرايي از تقدير است
سهم من ، هر چه که هست
من به اندازه اين سهم نمي انديشم
وزن خوشبختي من ، وزن رضايتمنديست
شايد اين راز ، همان رمز کنار آمدن و سازش با تقدير است
زندگي شايد ،
شعر پدرم بود ، که خواند
چاي مادر ، که مرا گرم نمود
نان خواهر ، که به ماهي ها داد
زندگي شايد آن لبخندي ست ، که دريغش کرديم
زندگي ، زمزمه ي پاک حيات است ، ميان دو سکوت
زندگي ، خاطره ي آمدن و رفتن ماست
لحظه ي آمدن و رفتن ما ، تنهايي ست
من دلم مي خواهد ،
قدر اين خاطره را دريابم