• وبلاگ : رقصي ميان ميدان مين
  • يادداشت : لحظه هايي از اسارت
  • نظرات : 40 خصوصي ، 84 عمومي
  • پارسي يار : 23 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يک نفر هست که از پنجره‌ها
    نرم و آهسته مرا مي‌خواند
    گرمي لهجه باراني او
    تا ابد توي دلم مي‌ماند
    يک نفر هست که در پرده شب
    طرح لبخند سپيدش پيداست‌
    مثل لحظات خوش کودکي‌ام‌
    پر ز عطر نفس شب‌بوهاست‌
    يک نفر هست که چون چلچله‌ها
    روز و شب شيفته پرواز است
    توي چشمش چمني از احساس
    توي دستش سبد آواز است
    يک نفر هست که يادش هر روز
    چون گلي توي دلم مي‌رويد
    آسمان، باد، کبوتر، باران‌
    قصه‌اش را به زمين مي‌گويد
    يک نفر هست که از راه دراز
    باز پيوسته مرا مي‌خواند!
    پاسخ

    خوش امديد