ما را به يک کلاف نخ آقا قبول کن
يـا ايّهـا العــزيز! أبانـا! قــبول کن
آهي در اين بساط به غير از اميد نيست
يـا نـااميدمــان ننـمـا يـا، قـبـول کن
از يـاد بـرده ايم شمـا را پـدر! ولي
اين کودک فراري خود را قبول کن
رسم کريم نيست که گلچين کند، کريم!
مـا را سَـوا نکـرده و يک جـا قـبول کن
گر بي نوا و پست و حقيريم و رو سياه
اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن
گندم که نه، مقام شما بود لاجَرَم
رمز هبوط آدم و حوّا، قـبول کن
[گل][گل][گل]