"بـوي ياسمـن"..................
شاعر: حسنا محمدزاده...[گل]
از چه بگويم؟! از بدنهايي که ميدانيد؟از اسب ها و تاختن هايي که ميدانيد؟
از سروهاي بر زمين افتاده بيجان؟يا حملهي هيزمشکنهايي که ميدانيد؟
اينجا کبوترها اسير چنگ شاهينندهر گوشه با پرپر زدنهايي که ميدانيد
هر لحظه روشن ميشود چشم و دل يعقوب با تکه تکه پيرهنهايي که ميدانيد
هفتاد کوچه آن طرفتر ميرود فردا بوي بهار ياسمينهايي که ميدانيد
فردا به جاي سر، جوانه ميزند خورشيد از آسمان سرخ تنهايي که ميدانيد
بر باد خواهد رفت خواب کاهها يک روز با کوه صبر شير زنهايي که ميدانيد
هر بار با پيراهني نو ميکند جلوه کهنه نخواهد شد سخنهايي که ميدانيد
همراه با فايل صوتي:
http://www.moraffah.blogfa.com/post-18458.aspx