سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شب عملیات بیت المقدس ، یک تیپ از لشکر ذولفقار ارتش در منطقه ی کوشک مامور بود که 35 دستگاه تانک دشمن رو که تو کوشک مستقر بودند با عملیات ایذایی خود سرگرم کنند تا اینکه اونا نتونند خودشون رو به خرمشهر برسونند و به نیروهاشون که تو شهر مقاومت می کردند کمک کنند . عملیات از ساعت 11 شب شروع شد . چند نفر از  گروهان دوم ،گردان 436 مهندس رزمی بروجرد هم مامور به لشکر ذوالفقار شده بود . اون شب گروهبان یکم حسین فردی از هم دوره ایهای آموزشگاه نوجوانان رو دیدم که با موتور و با اون دل شیرش به قلب دشمن می زد و تو شکار تانکها به بچه ها کمک می کرد . عملیات که شروع شد  دشمن غافلگیر شده بود و واقعا نمی دونست باید چیکار کنه . همه ی تانکها با آرپی جی بچه ها منهدم شدند و بچه ها خیلی جلوتر از اون حدی رفته بودند که قرار بود برند به همین خاطر ساعت 4 صبح دوباره صدای موتور حسین رو شندیم که پیشم وایساد و گفت احمد سوار شو  باید برگردیم عقب . گفتم چرا ؟ گفت :همه ی نیروها باید برگردند . با حسین برگشتم پشت خاکریزها و سربازها رو که جمع کردیم به گروهان برگشتیم اون شب ما فقط یک شهید به نام اسدالله گودرزی که دانشجو بود تقدیم کردیم البته ایشون هم با گروه آقای حسن معظمی  بود. یاد این شهید بزرگوار در سالگرد شهادتش گرامی باد .

اما اینکه در عملیات های ایذایی نتیجه مهم نیست و هدف سرگرم کردن دشمن است .باید بگویم  به حول و قوه ی الهی این عملیات نتیجه بسیار خوبی هم داشت و اون انهدام تانکهای دشمن و جلوگیری از کمکشون به جبهه ی میانی جنگ یعنی خرمشهر شد .  




تاریخ : سه شنبه 91/3/2 | 10:12 عصر | نویسنده : احمد یوسفی | نظر